کارورزی و پیوند آن با نظریه های یادگیری و تدریس
کد مقاله : 1206-3RDINT
نویسندگان
عباس نظری *
بازنشسته آموزش و پرورش
چکیده مقاله
این مقاله با ارائه یک چارچوب نظری جامع، نشان می‌دهد که چگونه می‌توان از هم‌افزایی نظریه‌های کلیدی یادگیری—شامل سازنده‌گرایی،یادگیری معناداری،استاد-شاگردی شناختی، رفتارگرایی، گشتالت‌گرایی، معناگرایی، و یادگیری مشاهده‌ای—برای طراحی کارورزی اثربخش بهره برد. هدف این تلفیق، توسعه همزمان شایستگی‌های عملی (رفتاری)، شناختی (فکری)، و تأملی (هویتی) در دانشجو معلمان است. سازنده گرایی که اصولش بر یادگیری فعال و ساخت دانش توسط فرد بر اساس تجربه ساخته می شود. رویکرد رشدی شناختی ژان پیاژه نظریه ی ساخت گرایی است که کارورزان با تکیه بر اصول و مفاهیم آن در زمینه رشدی شناختی مراحلی مثل سازماندهی،همانند سازی و تطابق را در ارتباط با محیط به کار می برند . ویگوتسکی یادگیری را محصول عوامل درونی ( ژن-وراثت ) و عوامل بیرونی مثل بافت اجتماعی و فرهنگ عمومی می داند که کارورز در این حیطه عمیق ترین دستاورد را پیدا می کند. نظریه برونر یک نظریه سازنده گرایی است که تاکید زیادی بر مدل آموزشی 4 مفهمومی ( ساختار ، آمادگی ، شهود ، انگیزش ) دارد. رویکرد استاد شاگردی : این رویکرد آشکار سازی فرآیند های فکری خبره و حمایت تدریجی حین تصمیم گیری فرآیند های شناختی پنهان خود را برای کارورز آشکار می سازد. رویکرد معنا گرایی از دیدگاه این نظریه یادگیری باید برای فرد ارزشمند و مرتبط با هویت باشد. تمرکز بر تامل عمیق برای پیوند دادن تجربیات عاطفی و عملی با هویت حرفه ای که این اتفاق معنایی برای مسیر معلمی داشته باشد.
کلیدواژه ها
سازنده گرایی ، نظریه برونر ، ساختگرایی ، یادگیری مشاهده ای بندرا- گشتالت گرایی، معنا گرایی ، یادگیری معناداری آزوبل ، رفتارگرایی ، تقویت مثبت ، تقویت منفی ، شرطی سازی کلاسیک ، شرطی سازی کنشگر ، استادشاگردی شناختی
وضعیت: پذیرفته شده برای ارائه شفاهی