| جایگاه کارورزی در معماری کلان برنامه درسی تربیت معلم: پلی میان نظر و عمل |
| کد مقاله : 1118-3RDINT |
| نویسندگان |
|
سید منصور امامی میبدی1، محمد مهدی کارگر شورکی *2، علی اصغر رجبی بدرآبادی3 1عضو هیئت علمی داشنگاه فرهنگیان 2دانشجوی کارشناسی دانشگاه فرهنگیان یزد 3دانشجوی فرهنگیان |
| چکیده مقاله |
| این مقاله با هدف واکاوی و تبیین جایگاه محوری دورههای کارورزی در تدوین و بازطراحی معماری کلان برنامه درسی تربیت معلم انجام شده است. با اتکا بر این انگاره که فرآیند تربیت معلم، ذیل پارادایم تلفیق نظر و عمل معنا مییابد، استدلال میشود که کارورزی حلقه مفقوده یا ضعیف در زنجیره آموزشی کنونی است. این پژوهش به روش توصیفی-تحلیلی و از طریق واکاوی نظاممند اسناد بالادستی، مطالعات کتابخانهای و پیشینه پژوهشی معتبر در این عرصه، ابعاد مفهومی، ساختاری و عملیاتی کارورزی را مورد کاوش قرار داده است. یافتهها مؤید آن است که کارورزی صرفاً یک واحد عملیاتی انتهایی نیست، بلکه باید به مثابه جزئی یکپارچه، مستمر و سنجهمحور در تار و پود تمامی سرفصلهای درسی نفوذ یابد. تحقق این جایگاه، در گرو استقرار یک الگوی سهضلعی همکارانه مبتنی بر تعامل نظری و عملی بین نهاد دانشگاه (تولیدکننده دانش پداگوژیک)، مرکز تربیت معلم (سازماندهنده برنامه درسی) و مدرسه (عرصه زیسته عمل آموزشی) است. همچنین، شناسایی موانعی همچون شکاف نظریه-عمل، نبود نظام مربیگری حرفهای برای معلمان راهنما، و ارزشیابی ناکارآمد از دورههای کارورزی، از دیگر یافتههای این تحقیق است. در نتیجه، این مقاله با تأکید بر نقش کارورزی به عنوان بستر اصلی پرورش قابلیت بازتابندگی حرفهای، پیشنهاد میکند که بازمهندسی جایگاه آن در معماری کلان، نه یک انتخاب، که یک ضرورت انکارناپذیر برای تربیت نسل آینده معلمان در تراز "عاملان تغییر خلاق"، "پژوهشگران عملگرا" و "متخصصان مسلط به گفتمان" کلاس درس است. |
| کلیدواژه ها |
| کارورزی، معماری کلان برنامه درسی، تربیت معلم، تلفیق نظر و عمل، بازتابندگی حرفهای، الگوی سهضلعی. |
| وضعیت: پذیرفته شده |